من سجادم

این زندگی من است و از آن لذت می برم

من سجادم

این زندگی من است و از آن لذت می برم

  • ۱
  • ۰

گفت : فقیرم

گفتند : نیستی

گفت : فقیرم ، باور کنید

گفتند: نه نیستی

گفت : شما از حال و روز من خبر ندارید

و حال و روزش را تعریف کرد . گفت که چقدر دستهایش خالی است و چه سختی هایی شب و روز می کشد . ولی امام هنوز فقط نگاهش می کردند .

گفت : به خدا قسم که چیزی ندارم .

گفتند :صددینار اگر به تو بدهم حاضری بروی و همه جا بگویی که از مامتنفری ؟ از ما فرزندان محمد"ص"؟

گفت : نه ! به خدا قسم نه .

-"هزار دینار ؟"

- نه ! به خدا قسم نه .

-ده ها هزار ؟

- نه ! باز دوستتان خواهم داشت .

گفتند : چطوری می گویی فقیری وقتی چیزی داری که به این قیمت گزاف هم نمی فروشی ؟

" چطور می گویی فقیری وقتی کالای عشق به ما در دارایی تو هست؟"

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">